اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سر در شکم نهادن

نویسه گردانی: SR DR ŠKM NHADN
سردر شکم نهادن . [ س َ دَ ش ِ ک َ ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از پنهان شدن . (آنندراج ) :
زودش بسان استره سر در شکم نهاد
در عهد تو هر آنکه به مویی گزند کرد.

کمال الدین اسماعیل .


|| کنایه از کشتن :
به مویی که کرد از نکوئیش کم
نهادند حالی سرش در شکم .

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.