سردمدار
نویسه گردانی:
SRDMDʼR
سردمدار. [ س َ دَ ] (نف مرکب ، اِ مرکب ) پاتوغدار. (یادداشت مؤلف ). || رئیس و پیشوای مردم . (یادداشت مؤلف ). || پلیس سرگذر. (یادداشت مؤلف ). || نوعی دشنام که پدران و مادران به پسران ناخلف دهند. (یادداشت مؤلف ). سخت رذل و پست . (یادداشت مؤلف ).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
سردم دار. املاءِ نامناسبِ سردمدار.