اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سر زبان بودن

نویسه گردانی: SR ZBAN BWDN
سر زبان بودن . [ س َ رِ زَ دَ ] (مص مرکب ) مشهور و معروف بودن . بنام بودن .
- بر سر زبان بودن کسی ؛ کنایه است از به یاد مردم بودن . ذکر او در افواه بودن :
نه خلاف عهد کردم که حدیث جز تو گفتم
همه بر سر زبانند و تو در میان جانی .

سعدی (کلیات چ فروغی ص 347).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.