اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سر سبز

نویسه گردانی: SR SBZ
سر سبز. [ س َ رِ س َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از دماغ تازه . (آنندراج ) :
در این چمن سر سبز آن برهنه پادارد
که چار موسم چون سرو یک قبا دارد.

صائب (از آنندراج ).


- امثال :
زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد، نظیر: بهوش باش که سر در سر زبان نکنی . (امثال و حکم دهخدا).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
سرسبز. [ س َ س َ ] (ص مرکب ) تر و تازگی عیش . (برهان ) (آنندراج ). || خوش و خرم . (غیاث ) : خانه سرسبزتر ز سایه ٔ سروباده گلرنگ تر زخون تذرو. ...
اختر سرسبز. [ اَ ت َ رِ س َ س َ ] (ترکیب وصفی ) ستاره ٔ سعد. فال سعد. (مؤید) (شعوری از شرفنامه ). طالع نیک .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.