اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سرکه فروختن

نویسه گردانی: SRKH FRWḴTN
سرکه فروختن . [ س ِ ک َ / ک ِ ف ُ ت َ ] (مص مرکب ) فروختن سرکه . || کنایه از ترش رویی کردن و روی درهم کشیدن . (برهان ) (رشیدی ). ابرو ترش کردن . (غیاث ) (آنندراج ) :
برگ می صبوح کن سرکه فروختن که چه
گرچه ز خواب جسته ای خوش ترش و گران سری .

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.