گفتگو درباره واژه گزارش تخلف سر گردیدن نویسه گردانی: SR GRDYDN سر گردیدن . [ س َ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) سرگیجه . دوار سر : از خوردن یک رطل کزبرة الرطبة... سر گردیدن و اختلاط عقل پدید آید. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). || به سرگیجه و دوار سر مبتلا شدن : گرچه گربه بزیر بنشیندموش را سر بگردد اندر جنگ .ناصرخسرو. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود