اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سرگله نهادن

نویسه گردانی: SRGLH NHADN
سرگله نهادن . [ س َ گ َ ل َ / ل ِ ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از برگزیدن و اعتبار کردن . (برهان ). کنایه از برگزیدن و انتخاب کردن . (آنندراج ). || در بیت زیر به معنی رشک بردن و حسرت خوردن است :
فرهاد به غم کشیم هم پله نهاد
مجنون به رمیدگیم سرگله ۞ نهاد.

ظهوری (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.