اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سرگین کش

نویسه گردانی: SRGYN KŠ
سرگین کش . [ س ِ ک َ / ک ِ ] (نف مرکب ) زبال . (ربنجنی ). زباله کش :
سهل کاری است امیرالشعرایی بودن
لیکن از میره ٔ باسهل نه سرگین کش میر.

سوزنی .


|| (اِ مرکب ) جُعَل . گوگال .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.