اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سرمایه دار

نویسه گردانی: SRMAYH DʼR
سرمایه دار. [ س َ ی َ / ی ِ ] (نف مرکب ) صاحب ثروت و مال دار. (آنندراج ). کسی که دارای مال و ثروت فراوان است :
بود سرمایه داران را غم بار
تهی دست ایمن است از دزد و طرار.

نظامی .


تأمل به حسرت کنان شرمسار
چو درویش بر دست سرمایه دار.

سعدی .


بلنداختری نام او بختیار
قوی دستگه بود و سرمایه دار.

سعدی .


|| دارنده . مالک . صاحب . خداوند :
ز دیدار اینان ندارم شکیب
که سرمایه داران حسنند و زیب .

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.