گفتگو درباره واژه گزارش تخلف سرمست شدن نویسه گردانی: SRMST ŠDN سرمست شدن . [ س َ م َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) مست گشتن : چو سرمست شد نوذر شهریاربه پرده درون رفت دل کینه دار. فردوسی .در آینه عنایت صیقل شناخته زوقبله کرده و شده سرمست و مستهام .خاقانی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود