اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سرمه کش

نویسه گردانی: SRMH KŠ
سرمه کش . [ س ُ م َ / م ِ ک َ / ک ِ ] (ن مف مرکب ) شخصی را گویند که سرمه کشیده باشد. || (نف مرکب ) کسی که سرمه در چشم مردم کشد. (برهان ) (آنندراج ) :
بس بود از عشق تو چشم امید مرا
میل دوران کمان سرمه کش اعتبار.

خاقانی .


|| کنایه از روشن کننده ٔ چشم و بینایی دهنده . (برهان ) (آنندراج ) :
سرمه کش دیده ٔ مردم صباست
رنگرز جامه ٔ مس کیمیاست .

نظامی .


|| (اِ مرکب ) کنایه از شب تاریک . (برهان ) (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
صرمه کش . [ ص ِ م َ / م ِ ک َ / ک ِ ](اِ مرکب ) شفشاهنج . شفشاهنگ . رجوع بدین لغات شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.