اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سست تن

نویسه گردانی: SST TN
سست تن . [س ُ ت َ ] (ص مرکب ) بی حال . بی رمق . بی جان :
تشنگی بادیه برده بلب دجله فتاد
سست تن مانده و از سست تنی سخت غمی .

خاقانی (دیوان چ سجادی ص 928).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.