اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سطر

نویسه گردانی: SṬR
سطر. [ س َ ] (ع مص ) نوشتن . (ترجمان القرآن ) (آنندراج ) (غیاث ). نبشتن . (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || بریدن بشمشیر. یا عام است . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || افکندن بر زمین . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || (اِ) رسته و صنف . (غیاث ). رسته . (منتهی الارب ). رسته از هر چیز. (اقرب الموارد). || سطر کتاب . (غیاث ). یک خط نبشته یک رده نبشته . (فرهنگ فارسی معین ). خط. (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ) :
نقابی است هر سطر من زین کتیب
فروهشته بر عارض دلفریب .

سعدی .


هرچند نیست درد دل ما نوشتنی
از اشک خود دو سطر به ایما نوشته ایم .

صائب .


سطرها کی راست آید چون کجی در مسطر است .

(از مجموعه ٔ امثال چ هند).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
هتک ستر کردن . [ هََ ک ِ س ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پرده دریدن . پرده برانداختن . مهتوک کردن .
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.