اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سعد ذابح

نویسه گردانی: SʽD ḎʼBḤ
سعد ذابح . [ س َ دِ ب ِ ] (اِخ ) منزل بیست و دوم از منازل قمر و آن دو ستاره است که میان آنها دوری بقدر یک ذراع و بطرف یکی از آنها کوکبی خورداست که آن را میخواهد ذبح کند. (غیاث ) (آنندراج ). نام منزلها از منازل ماه . (مهذب الاسماء) :
استاده سعد ذابح و مریخ زیردست
حلق حمل بریده بدان تیغ احمرش .

خاقانی .


سعد ذابح بهر قربان تیغ مریخ آخته
جرم کیوانش چو سنگ مکی افسان دیده اند.

خاقانی .


ذابح ز خطر دهان گرفته
سعد اخبیه را عنان گرفته .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.