سقلاط. [ س ِ ق ِل ْ لا
/ س ِ ق ُ ] (معرب ، اِ) جامه ٔ صوف معروف که در عرف آن را نبات گویند. (غیاث ). جامه ٔ صوف که در فرنگ بافند. (آنندراج )
: هزار سر مادیان و از دیبا و سقلاط و آنچه بدین ماند صلح تمام کنیم . (ترجمه تاریخ طبری بلعمی ).
ز بس شقایق گویی خزانه دار فلک
به گرد دامن کهسار میکشد سقلاط.
نزاری قهستانی .
ملبس بجامه های توزی و بمبی و صوفهای مصری و عتابی و سقلاط. (ترجمه محاسن اصفهان ص
75).