اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سکندری خوردن

نویسه گردانی: SKNDRY ḴWRDN
سکندری خوردن . [ س ِ ک َ دَ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) بسر درآمدن چه سکندر بزبان رومی سر را گویند. (غیاث ) :
نصیب قسمت من کرد جوهری اسبی
که نیست روزی او جز سکندری خوردن .

جوهری (از آنندراج ).


رجوع به سکندر خوردن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.