سلسله جنبانیدن
نویسه گردانی:
SLSLH JNBANYDN
سلسله جنبانیدن . [ س ِ س ِ ل َ / ل ِ جُم ْ دَ ] (مص مرکب ) متوسل شدن . خود را بصورت خاصی نمایاندن ، چنانکه از در مستی و یا دشمنی درآمدن : دشمن چو از همه حیلتی فروماند سلسله ٔ دوستی بجنباند. (گلستان ). چون بحجت از خصم فرومانند سلسله ٔ خصومت بجنبانند. (گلستان ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.