سلق
نویسه گردانی:
SLQ
سلق . [ س ِ ل َ ] (ع اِ) آنچه از درخت فروریزد. || گیاه شبرق خشک . || شهد که در طول خانه ٔ مگس است . طرف راه . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
صلغ. [ ص َ ] (ع مص ) دندان افکندن گوسپند در شش سالگی یا در پنجم درآمدن یا در ششم . (منتهی الارب ).
ثلغ. [ ث َ ] (ع مص ) ثلغ رأس ؛ شکستن و شکافتن سر.