گفتگو درباره واژه گزارش تخلف سماع کردن نویسه گردانی: SMAʽ KRDN سماع کردن . [ س َک َ دَ ] (مص مرکب ) پایکوبی و رقص کردن : از سحر حلال او ظریفان کردند سماع با حریفان . نظامی .بلبل سماع بر گل بستان همی کندمن بر گل شقایق رخسار میکنم .سعدی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود