گفتگو درباره واژه گزارش تخلف سمن سای نویسه گردانی: SMN SAY سمن سای . [ س َ م َ ] (نف مرکب ) در صفات زلف مستعمل به این اعتبار که سمن عارض را میساید. (آنندراج ). زلفی که چون آنرا لمس کنندبوی یاسمن از وی برآید. (ناظم الاطباء) : هم گلستان خیالم ز تو پر نقش و نگارهم مشام دلم از زلف سمن سای تو خوش .حافظ. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود