اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سندان شکاف

نویسه گردانی: SNDʼN ŠKAF
سندان شکاف . [ س ِ ش ِ ] (نف مرکب ) شکافنده ٔ سندان . که سندان را بشکافد و دو پاره کند :
وگر تیغ تو هست سندان شکاف
سنانم بدرد دل کوه قاف .

فردوسی .


بر گرز سندان شکافش عجب نی
که البرز تخم سپندان نماید.

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.