سنگ سرمه . [ س َ گ ِ س ُ م َ
/ م ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سنگی که از آن سرمه سازند و این ترجمه اثمد است . (آنندراج ). کحل . (منتهی الارب ). اثمد.(نصاب الصبیان ). توتیا. (صراح اللغة). سنگ انتیمون و اثمد. (از ناظم الاطباء)
: و کانهای گوگردو زاج و سنگ سرمه (در طبرستان ). (تاریخ طبرستان ).
سنگ سرمه چونکه شد در دیدگان
سنگ بینایی شد اینجا دیده بان .
مولوی .