گفتگو درباره واژه گزارش تخلف سنگین پای نویسه گردانی: SNGYN PAY سنگین پای . [ س َ ] (ص مرکب ) آنکه دست و پای وی از جای نتواند جنبد. (از آنندراج ) : خارخار شوق اگر صائب سبکدستی کندخاک سنگین پای را با باد هم تک میکند.صائب (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه واژه معنی پای سنگین پای سنگین . [ ی ِ س َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) استواری . پائی که از جائی نجنبد. (تتمه ٔ برهان قاطع). || [ ی ْ س َ ] (ص مرکب ) آنکه دیردیر ب... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود