اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سودا پیچیدن

نویسه گردانی: SWDʼ PYCYDN
سودا پیچیدن . [ س َ / سُو دَ ] (مص مرکب ) خیال و جنون دست دادن . (از آنندراج ) :
جامه ٔ لایق به آن دستار عریانی نبود
بر سر هر کس که سودای جنون پیچیده است .

ابوطالب کلیم (از آنندراج ).


غافلی از پیچ و تاب عاشقان شبهای تار
بر رگ جانت نپیچیده ست سودای کسی .

صائب (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.