سورت
نویسه گردانی:
SWRT
سورت . [ رَ ] (ع اِ) شرف . منزلت . || پاره ای از قرآن مجید. (غیاث ) (آنندراج ). رجوع به سورة شود.
واژه های همانند
۸۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
صورت بینی . [ رَ ] (حامص مرکب ) عمل صورت بین . ظاهربینی . به ظاهر نگریستن . مقابل معنی بینی . رجوع به صورت بین شود.
صورت پذیر. [ رَ پ َ ] (نف مرکب ) پذیرنده ٔ صورت . قبول کننده ٔ صورت . || انجام شدنی . ممکن .
صورت آرائی . [ رَ ] (حامص مرکب ) صورت نگاری کردن . (آنندراج ). عمل صورت آراء. نقاشی . صورت نگاری : خردکاری به کار بنائی نقشبندی به صورت آرائی ...
ملائک صورت . [ م َ ءِ رَ ] (ص مرکب ) رجوع به ملایک صورت شود.
ملایک صورت . [ م َی ِ رَ ] (ص مرکب ) فرشته صورت . زیباچهره : از این مه پاره ای عابدفریبی ملایک صورتی طاوس زیبی ۞ .(گلستان کلیات چ فروغی ص ...
صورت پذیرد. شخص سوم مفرد مصدر «صورت پذیرفتن» که معانی عملی شدن و اتفاق افتادن را دارا می باشد. رجوع شود به صورت پذیر.
صورت نویسی . [ رَ ن ِ ] (حامص مرکب ) نقل نویسی . (آنندراج ). کپیه نویسی . کپیه برداری . رونوشت برداشتن . نقل کردن نوشته را از کاغذی بکاغذ دیگر :...
صورت نوعی . [ رَ ت ِ ن َ / نُو ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) صورت نوعیه . جوهر حال است در هیولای ثانی و آن جوهریست داخل در جسم و مبداء بود آثار...
بهشتی صورت . [ ب ِ هَِ رَ ] (ص مرکب ) آنکه صورتی تر و تازه دارد. بهشتی روی . زیبا : بهشتی صورتی در جوف محمل چو برجی کآفتابش در میانست .سعدی .
صورت بستن . [ رَ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) تصور. (مصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ) (دهار). به تصور درآمدن .به اندیشه گذشتن . بفکر آمدن . پنداشتن :...