سوزن زدن
نویسه گردانی:
SWZN ZDN
سوزن زدن . [ زَ زَ دَ ] (مص مرکب ) فروبردن سوزن در... (یادداشت بخط مؤلف ). || دوختن . بشغل خیاطی مشغول بودن . (یادداشت بخط مؤلف ). || با سرنگ مایعی را در بدن فروکردن . (یادداشت بخط مؤلف ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.