گفتگو درباره واژه گزارش تخلف سوسن بوی نویسه گردانی: SWSN BWY سوسن بوی . [ سو سَم ْ ] (ص مرکب ) آنکه بوی سوسن دهد. ببوی سوسن . که بوی او چون سوسن بود. خوشبو : ترک سن سن گوی توسن خوی سوسن بوی من گر نگه کردی بسوی من نبودی سوی من . خاقانی .چون چنان دید ترک توسن خوی راه دادش بسرو سوسن بوی .نظامی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود