سوم
نویسه گردانی:
SWM
سوم . [ س َ ] (ع مص ) گران فروختن . (غیاث ). || بها کردن متاع را. (آنندراج ) (منتهی الارب ) (المصادر زوزنی ). طلب المبیع بالثمن الذی تقر ربه البیع. (التعریفات ). || وزیدن باد و زود گذشتن . (آنندراج ) (منتهی الارب ). || دقت نمودن . (غیاث ). || خواری و رنج کشیدن . (غیاث ) (از المصادر زوزنی ). رنج رسانیدن . (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ص 60). || گیاه چریدن چهارپا. (غیاث ). چریدن شتران . (آنندراج ) (منتهی الارب ). چرا کردن . (المصادر زوزنی ).
واژه های همانند
۷۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
تئودور سوم . [ ت ِ ءُ دُ رِ س ِوْ وُ ] (اِخ ) ۞ رجوع به تئودوروس ۞ شود.
تئودوز سوم . [ ت ِ ءُ دُ زِ س ِوْ وُ ] (اِخ ) تئودوسیوس سوم امپراتور روم شرقی از 715 تا 717 م .
لئوپلد سوم . [ ل ِ ءُ پ ُ دِ س ِوْ وُ ] (اِخ ) پادشاه بلژیک از 1934 فرزند آلبرت اول . مولد بروکسل به سال 1901 م .
گوستاو سوم . [ تا وِ س ِوْ وُ ](اِخ ) (1746-1792 م .). متولد در استکهلم . وی از 1771 تا 1792 پادشاه سوئد و شخصی مستبد و دانشمند و مجرب بود و جنگ ...
مهرداد سوم . [ م ِ دِ س ِوْ وُ ] (اِخ ) اشک دوازدهم . دوازدهمین پادشاه اشکانی (56-55 ق .م .). اوپدر خود فرهاد سوم را کشت و در سفاکی و بی رحمی ا...
هانری سوم . [ ی ِ س ِوْ وُ ] (اِخ ) (1017-1056 م .) معروف به سیاه . پادشاه آلمان ، پسر کنراد دوم که در سال 1309 م . به جای پدر به تخت نشست ....
هانری سوم . [ ی ِ س ِوْ وُ ] (اِخ ) ۞ (1207-1272 م .) پادشاه انگلیس ، پسر ژان (لاک لاند) ۞ پادشاه انگلستان و نوه ٔ هانری دوم بود. در سال 1...
هانری سوم . [ ی ِ س ِوْ وُ ] (اِخ ) (1551-1589م .) پادشاه فرانسه ، سومین پسر هانری دوم . در سال 1588 م . که در پاریس شورش و انقلاب بود به پاد...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.