سهام

نویسه گردانی: SHAM

سهام . [ س ِ ] (ع اِ) ج ِ سهم ،به معنی تیر. (غیاث ) (آنندراج ) (دهار) :
هست سهام تو در دو دیده ٔ حاسد
گویی کز خواب کرده اند سهامت .

مسعودسعد.

بر شق سهام و مشق سنان و حسام صحایف عمر آن مخاذیل تباه و سیاه گردانید. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). || ج ِ سهم ، به معنی حصه . بهره .

واژه های قبلی و بعدی

واژه های همانند

۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه

واژه

معنی

سهام

سهام . [ س َ ] (ع اِ) شدت حرارت تابستان . (غیاث ) (آنندراج ). باد گرم و شدت گرما و افروختگی آن . (منتهی الارب ). باد گرم . (مهذب الاسماء). ||...

سهام

سهام . [ س َه ْ ها ] (ع ص ) تیرانداز. (غیاث ) (آنندراج ). کمانکش . کماندار. تیرانداز. (ناظم الاطباء).

سهام

سهام . [ س ُ ] (ع اِمص ) لاغری و باریکی . (غیاث ) (آنندراج ) (منتهی الارب ). || تغییر چهره . (غیاث ) (آنندراج ). تغییر رای . (منتهی الارب ). ||...

سهام دار

سهام دار. [ س ِ ] (نف مرکب ) دارنده ٔ سهم . آنکه در شرکتی سهم دارد.

سهام میم

سهام‌های میم (meme stock) نوعی سهام هستند که پس از همه‌گیر شدن در رسانه‌های اجتماعی به طور تصاعدی دارای افزایش ارزش می‌شوند بدون این که خود سهام ارزش ...

سحام

سحام . [ س ُ / س َ ] (ع اِ) سیاهی . (اقرب الموارد). منتهی الارب ، بضم اول ضبط کرده است .

سحام

سحام . [ س ُ ] (اِخ ) نام روستایی است به یمن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). بلاد بنی سحام به یمن از ناحیه ٔ ذمار است . (از معجم البلدان ).

سحام

سحام . [ س ُ ] (اِخ ) نام وادیی است به فلج . (از معجم البلدان ) (منتهی الارب ).

سه ام

سه ام . [ س ِ اُ ] (عدد ترتیبی ، ص نسبی ) سوم . سیم : جواب سه ام آن است که ... (ابوالفتوح رازی ). پس علی روز سه ام [ بعد از ضربت عبدالرحمن مل...

نظرهای کاربران

نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.

برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.

ورود