گفتگو درباره واژه گزارش تخلف سه ده نویسه گردانی: SH DH سه ده . [ س ِ دِ ] (اِخ ) ۞ از بلوکات ناحیه ٔگلپایگان عده ٔ قرای آن سه و جمعیت آن در حدود 3600 تن است . مرکز آن قودجان . حد شمالی پشت کوه شرقی عربستان (خوزستان )، جنوبی خوانسار و غربی که فریدن است . مساحت آن ده فرسخ است . (از جغرافیای سیاسی کیهان ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه واژه معنی سهده سهده .[ س َ دَ ] (ع ص ، اِ) قابل اعتماد از سخن و جز آن . یقال : مارایت منه سهدة؛ ای امر اعتمد علیه من کلام او خبر. || (اِمص ) بیداردلی . (م... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود