گفتگو درباره واژه گزارش تخلف سیاه نامه نویسه گردانی: SYAH NAMH سیاه نامه . [ م َ / م ِ ] (ص مرکب ) کنایه از عاصی . گنهکار.فاسق . بدکاره . ظالم . (از برهان ). عاصی . گناهکار. فاسق . فاجر. ظالم . بدکاره . (ناظم الاطباء) : سیاه نامه تر از خود کسی نمی بینم چگونه چون قلمم دود دل بسرنرود. حافظ.رجوع به سیه نامه شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه واژه معنی نامه سیاه نامه سیاه . [ م َ / م ِ] (ص مرکب ) کسی که نامه ٔ اعمال وی سیاه و تیره باشد. (ناظم الاطباء). گنهکار. بدکار. بدعمل : نی چو حاکم اوست گرد او ... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود