سیماب آتشین . [ ب ِ ت َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از آفتاب عالمتاب است و سیماب آتشی هم میگویند. (برهان ). آفتاب . (فرهنگ رشیدی ) (آنندراج )
: چون آه عاشق آمد بر آتشین معنبر
سیماب آتشین زد در بادبان اخضر.
خاقانی .
-
سیماب آتشین سر ؛ سیماب آتشین است که کنایه از خورشید عالم آرا باشد.(برهان ).