اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سیماب جلوه

نویسه گردانی: SYMAB JLWH
سیماب جلوه . [ ج ِ وَ / وِ ] (ص مرکب ) کنایه از مضطرب و بی قرار و این فعل را سیماب شدن گویند. (آنندراج ) :
در عهد حسن شوخ تو سیماب جلوه شد
حیرانیی که لنگر طوفان آینه است .

صائب (از آنندراج ).


رجوع به سیماب شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.