اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سیماب در گوش ریختن

نویسه گردانی: SYMAB DR GWŠ RYḴTN
سیماب در گوش ریختن . [ دَ ت َ ] (مص مرکب ) کنایه از ناشنوا و کر کردن . (از انجمن آرا) :
همه گیتی است بانگ هاون اما نشنود خواجه
که سیماب ضلالت ریخت در گوش اهل خذلانش .

خاقانی (از آنندراج ).


صهیل تازیان آسمان جوش
زمین را ریخته سیماب در گوش .

نظامی (از انجمن آرا).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.