اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سیم بندی

نویسه گردانی: SYM BNDY
سیم بندی . [ ب َ ] (حامص مرکب ) نوعی ازچراغان و آن چنان باشد که شمعها را به تار آهنی بسته روشن کنند و شبها چنان نماید که گویا شمعهای روشن در هوا معلقند، زیرا که آهن شبها بنظر نمی آید پس سیم در اینجا به معنی تار باشد. (آنندراج ). یک قسم جشن که در آن چراغان میکنند. (ناظم الاطباء) :
زمین در رقص شادی همچو فانوس
هوا از سیم بندی دام طاووس .

سعید اشرف (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.