سیه بادام
نویسه گردانی:
SYH BADʼM
سیه بادام . [ ی َه ْ ] (اِ مرکب ) کنایه از چشم سیاه خوبان . (آنندراج ). چشم معشوق . (غیاث اللغات ).
- سیه بادام افشاندن ؛ رسمی است در ولایت که بر تابوت مرده بادامها را سیاه کرده می افشانند. (غیاث اللغات ).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
بادام سیه . [ م ِ ی َه ْ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مخفف بادام سیاه . بادامهائی که بر تابوت مرده اندازند. (غیاث ). رجوع به بادام سیاه شود. ...