سیه سار. [ی َه ْ ] (اِ مرکب ) نهنگ که جانوری است مشهور و معروف در دریا. (برهان ). نهنگ زیرا که سرش سیاه میباشد. (آنندراج ) (فرهنگ رشیدی ). تمساح و تساچه
: سفله گردد ز مال و جاه سفیه
که سیه سار برنتابد پیه .
سنایی .
|| (ص مرکب ) آنکه یا آنچه سر سیاه داشته باشد. چنانکه ناصر در صفت قلم گفته
: آن زردتن لاغر گلخوار سیه سار
زرد است و نزار است و چنین باشد گلخوار.
ناصرخسرو.
رجوع به سیاه سار و سیاه سر شود.