اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سیه کار

نویسه گردانی: SYH KAR
سیه کار. [ ی َه ْ ] (ص مرکب ) کنایه از مردم بدکاره و فاسق و فاجر بدروزگار باشد. (برهان ) (آنندراج ). فاسق . بدکار. (غیاث اللغات ). فاسق فاجر و ظالم . (فرهنگ رشیدی ) :
سپیدکار وسیه کار دست و زلف تواند
تو بیگناهی از این هر دو ای ستیزه ٔ ماه .

سوزنی .


سیه کار شب چون شود شحنه سود
برون آید آتش ز گردنده دود.

نظامی .


بدزدید بقال از اونیم دانگ
برآورد دزد سیه کار بانگ .

سعدی .


سیه کاری از نردبانی فتاد
شنیدم که هم در نفس جان بداد.

سعدی .


رجوع به سیاه کار شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.