شاپور
نویسه گردانی:
ŠAPWR
شاپور. (اِخ ) (کشیش ) نام کشیشی در زمان پادشاهی یزدگرد اول ساسانی . وی یکی از نجبا را که موسوم به آذرفرنبغ بود بدین عیسوی درآورد تا از مرضی که داشت شفا یابد. آذرفرنبغ آن کشیش را دعوت کرد که بقریه ٔ او آمده کلیسائی در آنجابنا کند. شاپور قبلا قباله ٔ مالکیت محل مزبور را گرفت و کلیسا را بنا نهاد. آنگاه موبدی آذربوزی نام قضیه را، که نمونه ٔ ارتداد یکی از نژادگان بود، به عرض شاه رسانید و یزدگرد بموبد مزبور اجازه داد که برای اعاده ٔ آن شخص بدیانت زردشتی هر تدبیری که میتواند بکار برد، فقط احتیاط کند که او را بهلاکت نرساند. باری آذرفرنبغ بدیانت سابق خود بازگشت و رد ملک خود را خواستار شد. لکن شاپور بتحریک نرسی ، که یکی از روحانیان عیسوی بود، از دادن آن امتناع ورزید و قباله را برداشته بگریخت . سپس آن کلیسا به آتشکده تبدیل یافت ،لکن نرسی آتش را خاموش کرد و مراسم دعا و عبادت به آیین نصاری در آن آتشکده برپا کرد. موبد محلی ، چون این گناه عظیم را ملاحظه کرد، اهل قریه را خبر داد، تانرسی را سخت مضروب کردند و مغلولاً به تیسفون فرستادند. آذربوزی به او اطمینان داد که اگر آتشکده را مرمت کند از مجازات او صرف نظر خواهد کرد. نرسی ، امتناع نمود و به زندان افتاد و پس از امتناع مجدد محکوم به اعدام شد. (ایران در زمان ساسانیان صص 296 - 297).
واژه های همانند
۶۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
شاپور هویه سنبا. [ رِ ی ِ سُم ْ ] (اِخ ) لقب شاپور دوم . رجوع به شاپور ذوالا کتاف شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
من مزدیسن،بغ شاپور،شاهنشاه ایران و انیران که چهر(نژاد)از ایزدان،پور مزدیسن،بغ اردشیر شاهنشاه ایران که چهر از ایزدان پورِ پور(نوه)بغ بابک شاه]است[.خداو...