گفتگو درباره واژه گزارش تخلف شاتل نویسه گردانی: ŠATL شاتل . [ ت ِ ] (اِخ ) ۞ ژان . (تولد در حدود سال 1575، وفات درسال 1594 م .)، مرد متعصبی که در صدد قتل هانری چهارم اندکی پس از ورود او به شهر پاریس برآمد. دست و پای او را به چهار اسب بسته بطرز فجیعی وی را کشتند. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه واژه معنی شاتل شاتل . [ ت ِ ] (اِ) دارویی است مانند کماة خشک و آن را به شیرازی روشنک خوانند و معرب آن شاطل است . (برهان قاطع). رجوع به شاطل شود. به فا... شاتل گیون شاتل گیون . [ ت ِ ی ُ ] (اِخ ) ۞ کمون پوی دو دوم ۞ واقع در آروندیسمان ریوم ۞ دارای 2750 نفر جمعیت . آبهای معدنی آن معروف است . شاطل شاطل . [ طِ ] (معرب ، اِ) شاتل . روشنک گرم است مسهل صفرا و اخلاط غلیظه . (منتهی الارب ). نام دارویی هندی است . (دزی ج 1 ص 716). التمیمی در ... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود