اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شاخ زعفران

نویسه گردانی: ŠAḴ ZʽFRʼN
شاخ زعفران . [ خ ِ زَ ف َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) در عرف هند بر چیز غریب و نادر اطلاق کنند. (آنندراج ). هر چیز غریب و نادر. (ناظم الاطباء) :
به پیش جلوه ٔ او نیست سرخ رو نوروز
بملک هند بود شاخ زعفران هولی .

سراج المحققین (از آنندراج ).


|| کسی که قدرشرافت خود را بسیار بداند. (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.