اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شاخ ور

نویسه گردانی: ŠAḴ WR
شاخ ور. [ وَ ] (ص مرکب ) باسرو. شاخدار. || پرشاخه ۞ .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
شاخور. (اِ) شاخوره . تنور و کوره . (ناظم الاطباء). توشترخشت ۞ . ج ، شواخیر. (مهذب الاسماء). داش خشت . رجوع به شاخوره شود.
شاخور. (اِخ ) دیهی از دیه های جزیره ٔ بحرین واقع در دوفرسخی میانه ٔ جنوب و مغرب منامه . (فارس نامه ٔ ناصری ، ذیل بحرین ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.