گفتگو درباره واژه گزارش تخلف شانه نهادن نویسه گردانی: ŠANH NHADN شانه نهادن . [ ن َ / ن ِ، ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) رجوع به شانه در آب نهادن شود : صبا چون بزلفش نهد شانه ای در آید بزنجیر دیوانه ای . طغرا مشهدی (از ارمغان آصفی ).ز زلف موج تا بیرون برد تاب دم ماهی نهاده شانه در آب .سلیم تهرانی (از ارمغان آصفی ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود