گفتگو درباره واژه گزارش تخلف شاه نویسه گردانی: ŠAH شاه . (ع ص ) رجل شاه ُ البصر؛ به معنی رجل شائه البصر است ، یعنی مرد تیز بینایی . (از منتهی الارب ). ۞ واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۷۰۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۸ ثانیه واژه معنی شاه جانوران شاه جانوران . [ هَِ ن َ / ن ِ وَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) شیر. (یادداشت مؤلف ). اسد. لیث . حارث . غضنفر. دلهاث . هزبر. قسوره . غانم . ضیغم . ضرغ... شاه بدخشانی شاه بدخشانی . [ ب َ دَ ] (اِخ ) نام او ملاشاه و در شهر بدخشان متولد گردید و در کشمیر اقامت گزید و نزد «میان شاه » شاگردی کرد و خودستای بود. نص... علی شاه بمی علی شاه بمی . [ ع َ هَِ ب َ ] (اِخ ) (پهلوان ...) وی از همراهان امیر مبارزالدین محمدبن مظفر (پدر شاه شجاع ) در جنگ با اوغانیان در صحرای خاورا... نظام علی شاه نظام علی شاه . [ ن ِ ع َ ] (اِخ ) احمدبن حاج عبدالواحد کرمانی ، ملقب به نظام علیشاه از عرفا و شعرای قرن سیزدهم و از مریدان رونق علیشاه و از... شاه بن میکال شاه بن میکال . [ هَِ ن ِ ] (اِخ ) دومین کس از خاندان آل میکال است . رجوع به آل میکال شود. شاه جهان آباد شاه جهان آباد. [ ج َ ] (اِخ ) نام شهر دهلی است که در قرن هفدهم معروف گشت . (سرزمین هند ص 48 ، 117 ، 373). نام دهلی .(مجمل التواریخ گلستانه... شاه جهان آباد شاه جهان آباد. [ ج َ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ باختری شهرستان رفسنجان . دارای 160 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آن غلات و پسته و لبن... شاه جهان آباد شاه جهان آباد. [ ج َ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش زرند شهرستان کرمان . دارای 112 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آن پسته و پنبه است .... شاه جهان آباد شاه جهان آباد. [ ج َ ] (اِخ ) دهی از دهستان کشکوئیه شهرستان رفسنجان . دارای 46 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8). شاه جهان آباد شاه جهان آباد. [ ج َ ] (اِخ ) دهی از دهستان میبد بخش اردکان شهرستان یزد. دارای 343 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آن غلات است . (از فرهنگ ... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۵۱ ۵۲ ۵۳ ۵۴ ۵۵ صفحه ۵۶ از ۷۱ ۵۷ ۵۸ ۵۹ ۶۰ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود