گفتگو درباره واژه گزارش تخلف شاه اخستان نویسه گردانی: ŠAH ʼḴSTAN شاه اخستان . [ هَِ اَ س ِ ] (اِخ ) ابن خاقان اکبر ابوالهیجاء فخرالدین منوچهربن فریدون شروانشاه : خلعت انصاف می دوزد کمرخدمت شاه اخستان کرد آفتاب . خاقانی .لشروان شاه آخستان یمن تری سعد السعود علی النواحی . خاقانی .رجوع به اخستان شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود