اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شاه اندازی کردن

نویسه گردانی: ŠAH ʼNDʼZY KRDN
شاه اندازی کردن . [ اَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) دعویهای بس بزرگ به لاف کردن . دعویهای بیش از حد خویش کردن . (یادداشت مؤلف ). زیاده سری کردن و لاف و گزاف زدن و دعوی بلند کردن . (بهار عجم ) (از آنندراج ) :
مهر درویش بگو در دل شاه اندازد
در سخن اینکه کند اینهمه شاه اندازی .

مخلص کاشی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.