شاه جهان
نویسه گردانی:
ŠAH JHAN
شاه جهان . [ ج َ ] (اِخ ) قطب الدین پسر سیورغتمش است که پس از مرگ مظفرالدین محمد بسال 702 هَ . ق . حکومت کرمان از طرف غازان خان مغول بنام وی صادر گردید. پس از مرگ محمدشاه غازان خان و الجایتو، شاه جهان از دادن مالیات به وی خودداری کرد سلطان محمد الجایتو او را احضار کرد، اما از تقصیر او درگذشت ولی او دیگر روی سلطنت کرمان را ندید و تسلط قراختای بر کرمان در سال 703 هَ .ق . به او ختم شد. رجوع به طبقات سلاطین اسلام ، تاریخ مغول ص 410 و تاریخ کرمان ص 173 و حبیب السیر چ کتابخانه ٔ خیام ج 3 ص 272 و از سعدی تا جامی ص 52 شود.
واژه های همانند
۱۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
شاه جهان ثالث . [ ج َ ن ِ ل ِ ] (اِخ ) از سلسله ٔ بابری و از نواده های امیرتیمور گورکان است که در سال 1145 تا 1173 حکومت می کرده است . رجوع ...
شاه جهان ثانی . [ ج َ ن ِ ] (اِخ ) رفیعالدوله از سلسله ٔ بابری و از نواده های امیرتیمور گورکان است و در سال 1131 هَ . ق . / 1719 م . حکومت می ...
شاه جهان . [ هَِ ج َ ](ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ملک و سرور عالم . شاه دنیا.خداوند گیتی . حاکم دوران . پادشاه دنیا : بیامد یکی فیلسوفی چو گردسخن...
مرو شاهجهان . [ م َرْ وِ ج َ ](اِخ ) مرو شاهجان . رجوع به مرو و مرو شاهجان شود.
واقف شاهجهان آبادی . [ ق ِ ف ِ ج َ ] (اِخ ) از شعرای قرن سیزدهم است . (از فرهنگ سخنوران دکتر خیامپور).
واصلی شاهجهان آبادی . [ ص ِ ی ِ ج َ ] (اِخ ) میرزاامام وردی بیک . اصلش از ایران است و در شاهجهان آبادمتولد شد و هم بدانجا نشو و نما یافته و در...