اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شاه زنده

نویسه گردانی: ŠAH ZNDH
شاه زنده . [ هَِ زِ دَ / دِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) در یادداشت مؤلف چنین آمده است : مرحوم اردشیرجی می گفت در سفر اول که به ایران آمدم گدایان دوره گرد مردم را به شاه زنده سوگند میدادندکه به آنان چیزی دهند - انتهی . امروز زنان وقتی در حمام خواهند قسم خورند کف دست بر زمین زنند و گویند:به این شاه زنده . و البته میدانیم که زیر زمین حمام (جهنم حمام ) یعنی مجرای حرارت است و از اینجا شاید بتوان دریافت که مراد آنان از شاه زنده ، آتش باشد.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.