شاه ستای . [ س ِ] (نف مرکب ) شاه ستا. ستاینده و مداح شاه بود. که شاه را ستاید. او که ستایش و مدح شاه کند
: هیچکس نیست که با شاه جهان
یک سخن گوید از این شاه ستای .
فرخی .
دزد بیان من بود هر که سخنوری کند
شاه سخنوران منم شاه ستای راستین .
خاقانی .
رجوع به شاه ستا شود.