اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شاه ستای

نویسه گردانی: ŠAH STAY
شاه ستای . [ س ِ] (نف مرکب ) شاه ستا. ستاینده و مداح شاه بود. که شاه را ستاید. او که ستایش و مدح شاه کند :
هیچکس نیست که با شاه جهان
یک سخن گوید از این شاه ستای .

فرخی .


دزد بیان من بود هر که سخنوری کند
شاه سخنوران منم شاه ستای راستین .

خاقانی .


رجوع به شاه ستا شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.