شاهین
نویسه گردانی:
ŠAHYN
شاهین . (اِخ ) این کلمه را بعنوان نام بکار برده اند چنانکه بیست و دو تن از سران و ناموران ایرانی و ارمنی و ترک و تازی که شاهین نام داشتند در نام نامه ٔ ایرانی یاد شده اند. (فرهنگ ایران باستان ص 296 و بعد).
واژه های همانند
۲۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۸ ثانیه
کلاته شاهین . [ ک َ ت ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ماروسک بخش سر ولایت شهرستان نیشابور. در دامنه و معتدل است و سکنه 227 تن . آب آنجا از قنا...
زبانه ٔ شاهین . [ زَ ن َ / ن ِ ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تکمه و میله ٔ میان شاهین ترازو : نپسندد ار بگردد و بگرایداز ذره ٔ زبانه ٔ شاهینم . ن...
لالا شاهین پاشا. (اِخ ) یکی از اعاظم غازیان عثمانی به روزگار خان غازی . او به خیرات و مبرات ولعی داشت و از آثار او در بروسه مکتبی و در کر...
کنوانسیون بینالمللی خط شاهین کشتیها نام لاتین: International Convention On Load Lines, 1966 موقعیت: واشینگتن دی.سی. سال تاسیس : ۱۹۳۰ کنوانسیون بینا...